چقدر تنها و غمگینیم »──|♫●|──« در این حبس بدون جرم که شاید که مجرمیم اما نمیدانیم »──|♫●|──« چقدر عاجز شدیم این روزها اما نمیگوییم »──|♫●|──« هنوزم مات و مبهوتیم »──|♫●|──« چون که مغروریم نمیگوییم »──|♫●|──« که حتی گفتنش سخت و چه سنگین است برای ما »──|♫●|──« که ما باور کنیم کوچکتر از آنیم و تنها تر از آنیم که پنداریم »──|♫●|──« کسی باور نداشت اما به ناگه شد »──|♫●|──« که این گونه از هم دور و دور و دورتر باشیم »──|♫●|──« به قدر یادمان رفت آرزوی قلبهامان »──|♫●|──« از سر نفرت که ما امروز برای لمس صورت آرزو داریم »──|♫●|──« این روزها تاوان کدامین جرم آدم بود نمیدانیم »──|♫●|──« تقدر خداوند است این حال بشر »──|♫●|──« از بس که یادش رفت خدایی هست نمیدانیم »──|♫●|──« این خشم طبیعت بد از ما خلق عصیانگر »──|♫●|──« ویا مکر یک انسانی برای خوب تازیدن »──|♫●|──« بلعیدن چریدن در پی مالی »──|♫●|──« شکوهی قدرتی هر چند چند روزه نمیدانیم »──|♫●|──« نفهمیدیم کجا رفتیم از پی هم تند »──|♫●|──« طوفانی بدون ناخدا نفهمیدیم کجا رفتیم »──|♫●|──« شاد آنجایی که دیگر دیر خواهد بود برای بازگشت »──|♫●|──« ما برای جستن راهی برای کندن »──|♫●|──« چاهی برای دیدن عشقی و درگاهی »──|♫●|──« برای صبر لذت بخش برای چشم در راهی »──|♫●|──« سوخت از درد جدایی دل به امید وصال »──|♫●|──« مرحم داغ دل امیدوار من کجا رفت »──|♫●|──« برای فهم این دنیا و آدمها »──|♫●|──« دیگر چیزی بلکه اندک هم نمیدانم نمیفهمم »──|♫●|──« ولی من خوب فهمیدم که این دنیا »──|♫●|──« نیرزد بی تو حتی کندکی کاهی بدون تو »──|♫●|──« از این دنیا بدون تو بقدری سخت میترسم »──|♫●|──« چونان طفلی پی مادر تمام کوچه ها »──|♫●|──« را زار و لرزان میدود ولی مادر نمیبیند »──|♫●|──« وحال ما درست این روزها »──|♫●|──« حال همان طفل است میدویم اما نمیبینیم »──|♫●|──« جهان را جا به جا کردیم ولی آرامش نمیگیریم »──|♫●|──« فقط یک چیز را من بی تا میدانم و آن این است »──|♫●|──« دوستت دارم دوستت دارم »──|♫●|──« تورا من با تمامم دوست میدارم »──|♫●|──« دوستت دارم »──|♫●|──« یوسف گم کشته با آید به کنعان غم مخور »──|♫●|──« کلبه احزان شود روزی کلستان غم مخور »──|♫●|──« دوستت دارم »──|♫●|──« چرا »──|♫●|──« چون جز تو راهی را برای خود برای خلق آشفته »──|♫●|──« برای خانه های سوت و کور شهر »──|♫●|──« برای دوری از تاریکی و ظلمت برای حق »──|♫●|──« برای عشق برای ماندن خورشید »──|♫●|──« برای آرز.هایم برای آرزوهامان درمان نمیبینم »──|♫●|──« بیا بیا این روزها این سالها همان وقت است »──|♫●|──« که ما از عمق تاریکی فقط باید تورا »──|♫●|──« از ترس فرداهای مبهم تر فقط باید تورا فریار زد »──|♫●|──« بیا دستم بگیر ای مالک امکان مالک عظت »──|♫●|──« که جز تو عاقبت معنای بی معنیست »──|♫●|──« بیا رنگی بزن ئنیای بی رنگ مرا جانا »──|♫●|──« بیا زنگی بزن زخمی بزن در گوش این »──|♫●|──« شبها بیا خواب مرا تعبیر کن مانند رویا ها »──|♫●|──« بیا دستم بیر ای صاحب قلبم تویی »──|♫●|──« تنها تویی درمان این دردم »──|♫●|──« چه بی صبرانه از عمق دلو جان آرزو داریم »──|♫●|──« که ای جان جهان برگرد برگرد برگرد
نظر خود را بنویسید